من هنوز چیزی نگفتم که تو طاقتت تموم شد
باقیشو بگم میبینی گریه هات کلی حروم شد
من که آسمون نبودم اما عشق تو یه ماهه
سرزنش نکن دلم رو به خدا اون بی گناهه
باز که ابری شد نگاهت بغضتم واسم عزیزه
اما اشکات رو نگه دار نذار این جوری بریزه
حال من خیلی عجیبه دوست دارم پیشم بشینی
من نگاهت بکنم تا تو چشام عشقو ببینی
بدجوری دیوونتم من فکر نکن این اعتراضه
همیشه نبودن تو کرده این دل رو کلافه
می دونم فرقی نداره واست عاشق بودن من
می دونم واست یکی شد بودن و نبودن من
اولش گفتم یه حسه یا یه احترام ساده
اما بعد دیدم یه عشقه تازه اندازه اش زیاده
بیا و مثل گذشته جز به من به همه شک کن
من بدون تو می میرم بیا و به من کمک کن
هســـــــــــــتند
کسانیکهـــ روی شانه هایتان گریهـــــــ می کنند
و وقتی شما گریهـــ می کنید
دیگر وجود ندارنـــــــــــــــــــد
کسانیکهـــ روی شانه هایتان گریهـــــــ می کنند
و وقتی شما گریهـــ می کنید
دیگر وجود ندارنـــــــــــــــــــد
اطلاعات کاربری
آرشیو
آمار سایت